
بخش خصوصی «سنگرساز بیسنگر» است
دولتِ بزرگ با بارِ سنگین
در چهار دهه گذشته، ساختار حکمرانی کشور بهسمت دولتی فربه و پرهزینه حرکت کرده است. امروز با پنج میلیون کارمند و پرداخت حقوق و یارانههای گسترده، بخش عمده منابع و زمان مسئولان صرف اداره این ساختار شده؛ در حالی که خروجی ملموس در رونق تولید و توسعه صادرات دیده نمیشود. دولت بزرگ اما ضعیف در خلق ارزش، در سرزمینی غنی و پرظرفیت، به تکرار ناکامی در رشد اقتصادی دامن زده است.
بخش خصوصی؛ ستون بیپناه تولید و صادرات
بدون حمایت کافی، فعالان بخش خصوصی عملاً «سنگرسازان بیسنگر» اقتصاد هستند. ظرفیت خلاقیت و تجربه ایرانیان در تولید، در عمل با موانع زیر روبهروست:
- پیچیدگی فرآیند تخصیص ارز و انتقال وجه برای واردات مواد اولیه
- انحصارات بانکی و تسهیلات ناهمخوان با نیاز تولیدکننده

در عین حال، فقدان خصوصیسازی واقعی و تعیین تکلیف شرکتهای زیانده دولتی، دست بخش خصوصی را از فرصتهای پیمانکاری کوتاه کرده و نرخ رقابتپذیری را کاهش داده است.
جراحی بزرگ برای رونق تولید
ادغام ظرفیتهای دولتی و خصوصی در یک ماراتن رقابتی، مستلزم اصلاح سریع و عمیق رویههاست. تجربه کشورهایی مانند ژاپن و نروژ نشان داده که کوچکسازی دولت و تقویت جایگاه بنگاههای خصوصی، موتور محرکه رشد پایدار میشود. برای عبور از وضعیت فعلی باید:
- رویههای اداری و صادراتی را دیجیتالی و شفاف کرد
- نقش دیپلماسی اقتصادی در سفارتخانهها را بهعنوان حامی صادرکنندگان نهادینه ساخت
چشمانداز
زمان آن رسیده که صدای بخش خصوصی در میز تصمیمسازیها شنیده شود. تنها از طریق اعتماد به توان داخلی، حذف انحصارات ناروا و فراهمسازی زمینه مشارکت عادلانه در مناقصات دولتی میتوان «حق ملت ایران» را در بخش تولید و صادرات محقق کرد و اقتصاد سرزمینی سرشار از منابع طبیعی و انسانی را توانمند ساخت.