در حالی که جاده چالوس و آزادراه تهران–شمال همچنان زیر بار سنگین ترافیک نفسگیر قرار دارند، پرسشی جدی پیشروی مدیریت سفرهای جادهای کشور قرار گرفته است: آیا زیرساختهای فعلی پاسخگوی حجم فزاینده تقاضای سفر هستند؟ گزارشهای اخیر نشان میدهد که حتی با اعمال محدودیتهایی مانند یکطرفهسازی مسیر، این محورها توان جذب این حجم از خودروها را ندارند و توقفهای چندساعته به یک تجربه رایج برای مسافران تبدیل شده است.
سرهنگ سیاوش محبی، جانشین پلیس راه راهور فراجا، با هشدار نسبت به ادامه این وضعیت، از مسافران خواسته است تا در صورت امکان از مسیرهای جایگزین مانند فیروزکوه، هراز و آزادراه قزوین–رشت استفاده کنند. اما این توصیهها، هرچند ضروری، نمیتوانند جایگزین یک راهبرد بلندمدت برای توزیع هوشمند سفرها و ارتقای ظرفیت جادهای کشور باشند.

دو نکته کلیدی در مواجهه با بحران ترافیک چالوس:
- محورهای شمالی کشور بهویژه چالوس، نیازمند بازنگری در ظرفیتسنجی و مدیریت تقاضا هستند؛ از جمله توسعه زیرساختهای حملونقل عمومی، زمانبندی سفرها و اطلاعرسانی هوشمند.
- ترافیک سنگین در این مسیرها نهتنها موجب اتلاف وقت و انرژی، بلکه تهدیدی برای ایمنی، سلامت روانی مسافران و پایداری محیطزیست است؛ بنابراین باید از سطح هشدار به سطح اقدام عملی ارتقا یابد.
جاده چالوس، با تمام زیبایی و خاطرهانگیزیاش، امروز به نمادی از فشار زیرساختی بدل شده است. اگر خواستی، میتوانم همین متن را با تمرکز بر راهکارهای حملونقل پایدار یا تحلیل رفتار سفرهای جمعی بازنویسی کنم.